مشکل چیست؟و نگاه ما به آن چگونه است؟

بنام خداوند بخشنده مهربان

مشکل چیست و ما چگونه به آن نگاه میکنیم؟

در فرهنگ لغات معانی مختلفی برای کلمه" مشکل" بکار رفته است همچون سختی ،دشواری ،گرفتاری ،راحت نبودن ،آسان نبودن ،وجود اخلال یا اشکال در کار یا شی یا فرد و دهها معنی دیگر.


بنام خداوند بخشنده مهربان

مشکل چیست و ما چگونه به آن نگاه میکنیم؟

در فرهنگ لغات معانی مختلفی برای کلمه" مشکل" بکار رفته است همچون سختی ،دشواری ،گرفتاری ،راحت نبودن ،آسان نبودن ،وجود اخلال یا اشکال در کار یا شی یا فرد و دهها معنی دیگر.

میتوان گفت روزی نیست که ما این کلمه را نگوییم و یا نشنویم.

آیا توجه کرده اید که این کلمه چهار حرفی بسیار رایج چه بار منفی سنگینی را با خود بهمراه دارد؟ آیا جملات زیر به گوش شما آشنا نیست:

هر کی مشکل خودشو داره

مشکل داشتم

مشکلات مردم زیادند مسوولین باید مشکلات مردم را حل کنند

با خودش مشکل داره، با همه مشکل داره

مشکلات خودمون کم بود اینم اضافه شد و..................

راستی وقتی اینهمه از این کلمه بدون آنکه توجه کنیم چه اثراتی بر روی روان ما میگذارد استفاده میکنیم هیچ در مورد آن اندیشیده ایم.

در ادامه به دیدگاه های مختلف در مورد مشکلات و منشاء آنها و همچنین اصول ساده برخورد با انواع آن می پردازیم.

1-عده ای مشکل را ناشی از بدشانسی خود میدانند.ضرب المثل" هر چی سنگه بپای لنگه" ورد زبان اینان میباشد.این گروه بدشانسی و یا متاسفانه بدبختی خود را محتوم دانسته و تلاش برای بهبود زندگی خویش را بی اثر میدانند.

تبصره:توجه داشته باشیم تمام دیدگاه هایی که در این نوشتار می آیدنسبی هستند و دارندگان این دیدگاه ها یک طیف از شدید تا خفیف را شامل میشوند.بعنوان مثال در همین گروه بالا عده ای تلاش و کوشش را ادامه میدهند اما در نهایت انتظار برد یا پیروزی را ندارند.

2-گروه دوم افرادی هستند که دیگران را مسبب تمام مشکلات میدانند ودر مواجهه با سختی ها بدنبال مقصرین هستند ،بیشتر به بیرون روی می آورند و مسوولیتی را متوجه خود نمیدانند و چون در اکثر مواقع حریف بیرونی را قدرتمند تر می پندارند ممکن است  یکی از این دو نقش را برگزینند:

الف:یا افسرده شده و در زندگی نقش قربانی را بازی میکنند

ب:یا حالت تهاجمی پیدا کرده و سعی در انتقام از دیگران را دارند و تلاش میکنند ضعیف تر ها را قربانی نمایند

3-دسته سوم مردمی هستند که بدون اعتماد بنفس رشد کرده اند و خود را ضعیف و دست وپا چلفتی می پندارند و منشا تمام مشکلات را شخص خودشان میدانند و هر چه این تصور را تکرار میکنند اعتماد بنفسشان کمتر میشود.در ضمن این افراد نیم نگاهی هم به منشا ضعف خود دارند و روزگار و فلک غدار را ویا والدین خود را مسوول آن می انگارند ،بنابر این گاهی با گروه اول یا دوم همپوشانی دارند.

4-گروه چهارم افراد منطقی و فیلسوف منشی هستند که مشکلات را بعنوان یک واقعیت عینی قبول کرده و سعی میکنند ریشه آن را بیابند. و معمولا" به یک منشاء برای مشکل نمیرسند بلکه اکثر مشکلات را چند عاملی میدانند و در اغلب مواقع راهکاری برای برون رفت از آن ارائه نمیدهند.(بعلت تعدد عوامل ایجاد کننده مشکلات )

5-جماعت پنجم انسانهایی عملگرا هستند که به استقبال مشکلات میروند،دنبال حل مسائل هستند ،مواجهه با سختی برای ایشان در حکم  احساس زنده بودن است .از نظر سایر گروهها گاهی اینان برای خود مشکل و دردسر خلق میکنند ولی در نهایت اینان بیشترین لذت را از غلبه بر مشکلات میبرند.

6- گروه ششم انسانهایی با تربیت دینی و عارف مسلک بوده که وجود مشکلات را فرصتی برای تجدید و تحدید رابطه خود و خداوند یگانه میدانند.اینان به مشکلات به چشم آزمونهای الهی و یا راههایی برای شناخت بیشتر خود و خداوند عالم نگاه میکنند.بنابر این از مشکلات استقبال کرده و فرصتی برای تعالی دنیوی و اخروی خود میدانند.

گر طبیبانه بیایی بسر بالینم                  به دو عالم ندهم لذت بیماری را

7-گروه بعدی معجونی از گروه های شش گانه بالا می باشد که گاهی سمت راست طیف گاهی وسط و زمانی سمت چپ طیف قرار میگیرند.

اما راه درست در برخورد با مشکلات چیست؟

الف :در ابتدا بدانیم که جهان هستی آموزشگاه بزرگی است که در آن برای قبولی در برخی درسها باید تلاش بیشتری نمود و هرکس که تمایل دارد بیشتر یاد بگیرد و در آخر نمره بهتری اخذ نماید باید کوشش خود را مضاعف نماید.

ب:باور کنیم که تنها در مواجهه با مشکلات است که ما تجربه می آموزیم و پخته تر ،آگاه تر و قوی تر میشویم.کشتی گیری که همیشه با افراد ضعیف تر و کم وزن تر از خود مبارزه میکند بتدریج توانایی هایش کم شده و در جایگاه ضعیفان قرار میگیرد.

اگر دید ما آن شود که کاری را که سخت تر است بعنوان یک تمرین برای بهتر شدن در نظر بگیریم آنگاه دیگر مشکلات ما را عصبی و فرسوده نمیکند بلکه انگیزه های ما را افزایش خواهد داد.

ج:مشکلات را تحلیل نماییم آن را به اجزای کوچکتر تقسیم نموده و سپس آنرا بتدریج حل نماییم.یک کله قند کامل  براحتی در یک ظرف آب حل نمیشود ولی وقتی آنرا به قطعات کوچکتری تبدیل نماییم براحتی شیرینی خود را به آب هدیه خواهد داد.

د:ضمن شناخت و آگاهی نسبت به عوامل ایجاد کننده مشکل ،در این مرحله متوقف نشویم ،بلکه آگاهی را ابزاری برای عمل بهتر و موثر تر بدانیم.اگر دامنه آگاهی ها را به دیگران نیز گسترش دهیم حرکت جامعه برای نیل به پیشرفت و سعادتمندی سریعتر خواهد شد.

ه:قبول کنیم که با داشتن ذهنی خلاق میتوانیم هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کنیم.مشکلات ما حد اقل سودی را که برای ما دارند این است که مارا به یاد قادر متعال می اندازند،دست به دعا برمیداریم و از او میخواهیم تا یاریمان کند.باور کنیم که گاه باید مشکلاتی برای ما بوجود آید تا از یاد نبریم که کیستیم ،تا درد همنوعان خود را درک کنیم ،تا ضعفها و تواناییهای خویش را بیابیم و از همه مهمتر رشته ارتباطمان با خدایمان قطع نشود.

و:بار منفی این کلمه را بردارید.بجای جمله "این کار مشکل است" بگوییم "این کار به تلاش بیشتری نیاز دارد.

ز:باور کنیم که هر امری در دنیا قابل تعالی و تکامل است و ما میتوانیم هر شرایطی را به وضعیتی تبدیل کنیم که در آن رضایت خدا و خلق خدا بوجود آید.بنابر این تمام دردها درمان دارد و تمام مشکلات هم راه حل.  پس توجه خود را به راه حلها معطوف نماییم.

ح: موضوعات منفی را تعمیم ندهیم بلکه آنها را منزوی و کوچک نماییم.نگوییم هر چه مشکل است برای من پیش میآید بلکه در هر زمان به همان موضوع بپردازیم و با حل کردن آن ،با اعتماد بنفس ناشی از تواناییهایمان به سراغ ادامه زندگی برویم.و به قول آن جمله معروف:

   به خدا نگوییم مشکلات زیادی دارم به مشکلات بگوییم که خدای بزرگی دارم.

ط:معانی در دنیای ما قراردادی هستند.آنچه برای کودک 6 ساله مشکل است برای یک جوان امری سهل و ساده است،برداشتن یک وزنه 100 کیلویی برای یک آدم ضعیف مشکل است ولی برای یک وزنه بردار حرفه ای امری سهل و ساده است علت چیست؟ علت تمرین ،تجربه و افزایش آگاهی ها می باشد و این بدست نمی آید مگر آنکه با کارهایی که برایمان سخت است روبرو شویم .داستان کار نیکو کردن از پر کردن است را همه میدانیم. و باز این جمله معروف که :هیچ کار غیر ممکنی در دنیا وجود ندارد زیرا یا  آن کار قبلا" توسط کسی انجام شده و یا درآینده توسط دیگران انجام خواهد شد.

ی:و در آخر مسوولیت خود را در قبال زندگی ،خدا ،خود و دیگران بپذیریم.پذیرش مسوولیت یعنی آمادگی برای تلاش بیشتر و داشتن انگیزه حرکت.

هدفمند باشیم،مثبت بیاندیشیم و پر توان حرکت کنیم،همه خوبیهای دنیا در دسترس میباشند.

             موفق باشید