وبلاگ شخصی دکتر فرخ افتخار

هدف این وبلاگ کمک به حفظ سلامت و کارایی تمام مخاطبین است

وبلاگ شخصی دکتر فرخ افتخار

هدف این وبلاگ کمک به حفظ سلامت و کارایی تمام مخاطبین است

شخصیت و تفاوتهای فردی

یکی از مباحث اساسی روانشناسی، شخصیت است. البته برخی از روانشناسان، شخصیت و شکل گیری آن را عمده ترین مبحث روانشناسی می دانند. از آنجا که در زمینه شخصیت، تفاوتهای فردی بسیاری مشهود است، می توان این طور گفت که یکی از مباحث اصلی روانشناسی بحث تفاوتهای فردی است .

یکی از مباحث اساسی روانشناسی، شخصیت است. البته برخی از روانشناسان، شخصیت و شکل گیری آن را عمده ترین مبحث روانشناسی می دانند. از آنجا که در زمینه شخصیت، تفاوتهای فردی بسیاری مشهود است، می توان این طور گفت که یکی از مباحث اصلی روانشناسی بحث تفاوتهای فردی است .
تعریف شخصیت از دیدگاه مردم عادی

شخصیت از دیدگاه مردم عادی با دیدگاه روانشناسی کاملاً متفاوت است. از نظر مردم عادی، داشتن شهرت و ثروت، احراز مقام ، و موقعیت و نفوذ نشانه با شخصیت بودن افراد می باشد، ولی روانشناسان این عقاید را کاملاً مطرود و اشتباه دانسته و معتقدند که هیچ فردی بی شخصیت نیست و همه افراد دارای شخصیت بوده و تفاوتهای افراد، در واقع همان تفاوتهای شخصیتی است .
تعریف شخصیت از دیدگاه علمی

واژه شخصیت ، معادل کلمه “Personality ” به معنای نقاب یا ماسکی است که مردم در زندگی روزمره ( در رفتارهای اجتماعی خود ) به چهره می زنند . در واقع به تمامی صفات روانی و رفتاری تقریباً پایدار انسان در موقعیتهای مختلف که سبب تمایز فرد از دیگران می گردد، شخصیت اطلاق می شود که شامل عواطف ، احساسات و نگرشهای افراد به موارد و موضوعات مختلف می گردد .
به طور کلی ، ابعاد شخصیت عبارتند از : بُعد خصوصی و بُعد اجتماعی ( برای مثال ممکن است فردی در محل کار خود، بسیار وقت شناس ، با انضباط و شوخ طبع باشد ، اما در محیط خانه هیچیک از این صفات را از خود نشان ندهد ) . لذا بُعد اجتماعی آن بیشتر مد نظر است.
بنابراین می توان گفت که شخصیت، همان نقابی است که خودمان را از طریق آن و با آن شکل به مردم معرفی می کنیم .
شخصیت و تفاوتهای فردی (۲)

در این بخش ، ادامه مبحث شخصیت و تفاوتهای فردی را دنبال می کنیم و مفاهیمی مثل خلق و خو و توهم کنترل را که در شخصیت مورد مطالعه قرار می گیرند، توضیح می دهیم .
خلق و خو

منظور از خلق و خو ، یکسری ویژگیهای روانشناختی است که از فرایندهای ارثی و فیزیولوژیک ناشی می شود . بنابراین دارای مبنا و ریشه ارثی می باشد .
در بحث خلق و خو ، به تحریک پذیری مغز ، سیستم عصبی خود مختار و دستگاه غدد درونی اشاره می شود. به عبارت دیگر خلق و خو شامل یکسری رفتارها و تفاوتها است که در میزان تحرک افراد از نظر درونگرایی ، برونگرایی و صفات مختلف دیگر موثر است .
برای مثال با مقایسه برخی از دوقلوها متوجه می شویم که یکی از آنها نسبت به دیگری فعالتر است که این امر به خلق و خوی آنها بستگی دارد .
در خلق و خو ، سه عنصر اساسی برونگرایی ، هیجان خواهی و شدت عاطفه مورد بررسی قرار می گیرد .
در برونگرایی که صفت اصلی خلق و خو می باشد ، شخص در ارتباط با دیگران پر جنب و جوش بوده ، شاداب است و تحرک زیادی دارد .
بنابراین یکی از علل مهم تفاوتهای فردی ، میزان برونگرایی آنها می باشد .
یکی دیگر از علل تفاوتهای فردی، هیجان خواهی است که مربوط به تجربه هیجانهای مختلف می باشد. افراد هیجان خواه، علاقمند به فراگیری تجارب بیشتری هستند و معمولاً در کارهای غیر معمولی و خطرناک داوطلب می شوند .
شدت عاطفه هم به شدت تجارب هیجانی فرد مربوط است، به این ترتیب که شخص ، هیجانهای مختلف را با شدتهایی متفاوت تجربه می کند. برخی افراد در برابر یک محرک یا موقعیتی که اکثریت افراد واکنش متوسطی نشان می دهند، واکنش کمتر یا بیشتری نشان می دهند .
بنابراین سه عامل برونگرایی ، هیجان خواهی و شدت عاطفه ، علت تفاوتهای فردی می باشد .
توهم کنترل
کنترل یعنی توانایی اعمال نفوذ و هدایت رفتارهای خود و دیگران .

توهم کنترل نیز به معنای ادراکات غلط و نادرست افراد درباره کنترل خود یا دیگران می باشد.
برخی از افراد، تصور و باور غلطی در ارتباط با کنترل موقعیتها دارند که این مورد ، توهم کنترل نام دارد.
توهم کنترل به دو دسته میل به کنترل و الگوی رفتاری تیپ A تقسیم می شود .
میل به کنترل، نشاندهنده میزان تمایل ما به داشتن رفتاری فعال در محیط و موقعیتها است.
ویژگی اصلی الگوی رفتاری تیپA ، فوریت زمان است ، یعنی این گونه افراد سعی دارند در زمانی محدود کارهای بسیاری انجام بدهند که معمولاً دچار استرس می شوند و زمینه ابتلا به بیماریهای قلبی را دارند.
انگیزش و تفاوت های فردی (۱)

در این بخش به مبحث انگیزش و تفاوتهای فردی پرداخته و تعریف انگیزش و نظریه های انگیزش را توضیح می دهیم .
تعریف انگیزش

چه چیز باعث می شود که شخص برای نجات جان دیگری، زندگی خودش را به خطر بیندازد؟ چه چیز باعث می شود که شخص برای رسیدن به هدف خاصی، ساعتها و روزها مطالعه بکند؟ چه چیز باعث می شود که یک فرد ، کاری با حقوق و مزایای کمتر را قبول کرده و کاری با حقوق و مزایای فراوان را رد کند؟!

این مسائل همگی به انگیزه های رفتار ما اشاره می کند. قصد و نیت انجام کارها و علت و چرایی آنها را انگیزش می نامند .

وقتی از انگیزه صحبت می شود، ما به دنبال علت و چرایی رفتار هستیم، یعنی چرا مردم این طور رفتار می کنند؟ چرا تفاوت رفتاری با هم دارند؟
در واقع، انگیزه به دو مسأله مهم اشاره می کند :

۱- علت و جهت رفتارها

۲- انرژی و نیرومندی رفتارها. در حقیقت ، انگیزش علت و جهت رفتار را مشخص کرده و نیروی لازم برای آن را تأمین می کند .

افراد با توجه به انگیزه های مختلف، کارهای مختلفی را انجام می دهند، حتی در صورت یکسان بودن انگیزه های افراد، شدت انگیزه در آنها متفاوت است که این امر به تفاوت های فردی بر می گردد .

برای مثال دو دانش آموز، انگیزه پیشرفت تحصیلی دارند و هر دو در زمینه های تحصیلی مشغول به فعالیت اند، اما فردی که دارای انگیزه بیشتری است با اهتمام زیادی مشغول به فعالیت می شود و شخص دیگر که انگیزه کمتری دارد، اهتمام و کوشش کمتری از خود نشان می دهد. به این ترتیب ، جهت دادن به رفتار و انرژی بخشیدن به آن انگیزه نامیده می شود .
نظریه های انگیزش

یکی از مهمترین نظریه های انگیزش ، نظریه ” آبراهام مازلو ” است. مازلو ، تمامی نیازهای انسان را بصورت یک مثلث که معروف به ” هرم شناختی ” بوده ، از پایین ترین تا بالاترین سطح تقسیم بندی می کند .
انگیزه های اصلی انسان مشتمل بر پنج طبقه از مثلث است و سایر انگیزه ها هم مربوط به پنج طبقه کلی می باشد .
سطح پایین مثلث، شامل نیازهای زیستی مانند گرسنگی و تشنگی است که از آنها تحت عنوان انگیزه های فیزیولوژیک. ما در درجه اول باید نیازهای فیزیولوژیک را تأمین کنیم ، بعد از برطرف شدن نیازهای زیستی، به نیازهای ایمنی که شامل غذا و پوشاک هستند، مطرح می شود، اما برای تأمین آنها در روزهای دیگر هم باید امنیت داشته باشیم .
در مرحله بَعد ، نیازهایی مانند تعلق و عشق وجود دارد که می توان از پیوند خوردن با دیگران و مورد قبول آنها واقع شدن نام برد ؛ لذا بعد از اینکه انسان احساس امنیت می کند، به تعلق و عشق نیاز دارد .
نیازهای مربوط به عزت نفس شامل تحقق یافتن ، کسب شایستگی ، برتری و مورد تأئید قرار گرفتن است .

به این ترتیب ، انسان با داشتن امنیت دست به انجام کارهایی می زند که مورد تعریف و تمجید دیگران قرار بگیرد .

در نهایت ، نیازهای مربوط به خود شکوفایی نیز وجود دارد تا افراد بتوانند به کمال دست یابند .

از دید مازلو ، به جز نیازهای زیستی، سایر نیازهای انسان، نیازهای روانی محسوب می شوند. اگر نیازهای زیستی ارضاء نشوند، بقاء و وجود انسان به خطر می افتد ، در صورتی که عدم تأمین نیازهای بعدی انسان، سلامت و بهداشت روانی او را به مخاطره می اندازد ؛ بنابراین انسان جهت رسیدن به نیازهای سطح بالای خود به یکسری شرایط ایده ال نیاز دارد .

به طور معمول، افراد زمانی به نیازهای سطح بالا دسترسی پیدا می کنند که عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه برقرار باشد ؛ البته فقط درصد بسیار کمی از افراد جامعه به مرحله آخر دست می یابند .
انگیزش و تفاوت های فردی (۲)

موضوع این بخش، انگیزش و تفاوتهای فردی است. ما در این بخش توضیحاتی در مورد انگیزه های مهم و وسایل اندازه گیری انگیزه ها ارائه می دهیم .
انگیزه پیشرفت

یکی از انگیزه های مربوط به عزت نفس، انگیزه پیشرفت بوده که اکتسابی است و تأثیر بسزایی بر رفتارهای ما دارد.

افرادی که انگیزه پیشرفت بالایی دارند سعی می کنند که کارها را به خوبی انجام بدهند، به موفقیت دست یابند و با دیگران رقابت کنند ؛ بنابراین بالا یا پایین بودن، یکی از دلایل مهم تفاوتهای فردی در اشخاص می باشد .

پژوهشها نشان می دهند که یکی از دلایل موفقیت افراد ، داشتن انگیزه پیشرفت بالاست.
انگیزه پیوند جویی

انگیزه پیوند جویی در ارتباط با نیازهای تعلق و پیوند جویی است. این انگیزه، موجب دوستی و برقراری ارتباط با دیگران، مشارکت در فعالیتهای گروهی، شکل گیری بافت اجتماعی و در نتیجه حصول تمدن و پیشرفت می گردد .

در جوامع امروزی، تمدن و پیشرفت نتیجه انگیزه پیوند جویی است که جزء نیازهای تعلق و عشق انسان می باشد. به این ترتیب، افرادی که دارای انگیزه پیوند جویی بالایی هستند، با دیگران ارتباط بیشتری برقرار می نمایند، در حالی که اشخاصی با انگیزه پیوند جویی پایین، معمولاً منزوی می باشند .

به این ترتیب، یکی از علل اصلی تفاوتهای فردی انسانها ، انگیزه پیوند جویی می باشد .
انگیزه نیاز به قدرت

یکی از نیازهای مربوط به انگیزه امنیت و عزت نفس، نیازه به قدرت است که فرد احساس می کند، برای حفظ امنیت شخصی، باید بر روی خود یا سازمانهای مختلف قدرت و کنترل داشته باشد.

عده ای از افراد انگیزه قدرت بالایی دارند. برای مثال، برخی از دانشجویان علاقه زیادی به مشارکت در تشکل های دانشجویی دارند و از سایر افراد موفق تر هستند.
سنجش و اندازه گیری انگیزش

به منظور اندازه گیری انگیزش، از انواع آزمونهای استاندارد استفاده می شود که عبارتند از: آزمونهای عینی و آزمونهای فرافکن .

کاربرد آزمونهای عینی در اندازه گیری انگیزه ها کم است ، به همین دلیل ، روانشناسان بیشتر از آزمونهای فرافکن استفاده می کنند . آزمونهای فرافکن ، آزمونهایی هستند که موقعیت مبهمی دارند و از فرد خواسته می شود ، نظر خود را در مورد آن موقعیت بیان کند ، در نتیجه، هر کس ذهنیات درونی خود را منعکس می نماید .

مشهورترین آزمونهای فرافکن عبارتند از : ” رشاخ ” ، ” تی . ای . ای ” ( که بیشتر در مورد بزرگسالان به کار می رود ) ” سی . ای . تی ” ( برای کودکان ) ” اس . ای . تی “( برای سالمندان ) .

در این آزمونها، تصاویری را در اختیار فرد قرار می دهند و از وی می خواهند که پس از مشاهده تصاویر ، داستانهایی را در مورد آن شرح دهد .

در این آزمونها، بر اساس داستانهای مختلف افراد و شرح مسایل توسط آنها، می توان به انگیزه ها و عواطف فرد پی برد .

علل موثر بر انگیزه

عده ای معتقدند که انگیزه ها ارثی هستند و عده ای دیگر ، آنها را اکتسابی می دانند. مازلو تمامی انگیزه های انسان را فطری می داند ، اما شیوه دستیابی به آنها ، تحت تأثیر اکتساب، یادگیری و محیط است .
 

فراکاو

نظرات 1 + ارسال نظر
س.ق سه‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:24 ق.ظ

"در درگاه خداوند نادانی توجیه اعمال نادرست نیست."
شکی به دانش اندوخته ی انسان و تحقیق های اوبرای شناخت جهان(بمب اتم ،فتح کره ماه ومریخ ، ماهواره واینتر نت و...) وسرعت شگرف او دراین زمینه نمی توان شد.

ولی شناخت روان ودرون انسان بدون شناخت کامل وعمیق از هدف آفرینش و امانت هایی که در درون او از سوی خالق به ود یعه گذاشته شده است، همیشه نارسا ،ناقص وحتی گاهی غیر مفید می باشد.
چرا که روانشناسی فقط شناخت معلول هاست وبرای شخصیت انسان نقاب ، ماسک و حتی دو رویی ( شخصیت فردی وشخصیت اجتماعی) تعریف می کنند واینکه انسان در محیط ها وشرایط یکسان با توجه به روحیه پاسخ های متفاوت میدهد.
خداوند در خلقت از نظر جسمی به هر کس به اندازه ظر فیت وجودیش عطا نموده (لا تکلف نفس الا وسع ها )در حالی که دمیدن روح خود را در این اجسام یکسان (عشق ،صداقت ،درستی ، راستی ،رحمانی ،رحیمی، ستاری وهمه صفات خداوندی )عطا کرده است.وارزش های القا شده از سوی جامعه و مقایسه و جنگ برای کسب این ارزشهاست که موجبات ما ومنی ودورویی وشخصیت های مختلف را فراهم آورده است. برای رساندن روح به سر منزل مقصود بایستی نیاز های جسم که مرکب روح است(غذا ،مسکن ، پوشاک) برآورده شود ولی ما از روح غافل شده و به دنبال تیمارداری از جسم خود شده ایم ودلیل این همه مشکلات روحی حرص وولعی است که برای رسیدن به این سراب (مال دنیا) داریم . قناعت زمینه ساز اعتلای عشق و کمال است ونیازی به تو هم کنترل و انگیزه برای کار وزندگی نمی با شد.
تمایل به حق وحقیقت موجب کنار گذاشتن بسیاری از ایده ها خواهد شد و انسان چیز های زیادی می آموزد وحتی در دوران کهولت احساس نمی کند که رشد درونی متوقف شده یا خواهد شد وموضوع مهم این است که دنبال حقیقت بروی و هر لحظه از خداوند اطاعت کنی. با مردم دو جانبه بایستی رفتار کرد(با دوست ،دوست و با دشمن مدارا) زیرا ما هیچگاه بر یک عقیده نیستیم و حقیقت را بصورت منقطع واز زوایای مختلف می بینیم.ما به عنوان فردی از جامعه کمک به ماسک زدن بر چهره سایر انسانها نشو یم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد