نوجوانی و جوانی سنی است که پایه و اساس آینده بر آن بنا میشود. در این مرحله نوجوان، چه پسرها و چه دخترها با کمی دقت به محیط اطراف خود و الهام گرفتن از تجربه بزرگترها، میتوانند انتخابی پسندیده به عمل آورند. در این سن انسانها از انعطاف بالایی برخوردارند که البته از محاسن این دوره محسوب میشود، چرا که قبل از آن در دوران کودکی صرفا به دستورها و خواهشهای بزرگترها عمل کرده،
نوجوانی و جوانی سنی است که پایه و اساس آینده بر آن بنا میشود. در این مرحله نوجوان، چه پسرها و چه دخترها با کمی دقت به محیط اطراف خود و الهام گرفتن از تجربه بزرگترها، میتوانند انتخابی پسندیده به عمل آورند. در این سن انسانها از انعطاف بالایی برخوردارند که البته از محاسن این دوره محسوب میشود، چرا که قبل از آن در دوران کودکی صرفا به دستورها و خواهشهای بزرگترها عمل کرده، به فکر بازیگوشی هستند و بعد از آن نیز تغییر عادات و افکار و اعمال، بسیار سخت است. به همین دلیل، لازم است نسبت به این دوره پرمخاطره هوشیار و واقع بین باشیم. در این دوره، جوان احساس بزرگی کرده و به والدین خود کمتر توجه میکند و همین باعث منحرف شدن او از مسیر درست زندگی و ورود به دنیایی میشود که متاسفانه گاهی فقط به نظر او خوشایند است؛ راهی که ورود به آن بسیار راحت و برگشت از آن، مستلزم آگاهی و کوشش بسیار است. ● اعتیاد یعنی چه؟ اعتیاد عبارت است از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرار مصرف آنها با کم و کیف مشخص و در زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری مینماید؛ یعنی تداوم بخشیدن به مصرف مواد و عوامل مخدر درمانی عامیانه، غیرمعمول، دور از موازین علمی است. معتاد کسی است که نیازمند و وابسته روانی- جسمانی به مواد و عوامل مخدر و عادتزا میشود به طوری که باید از این مواد بهطور مداوم و در فواصل مشخص استفاده کند. ● علل رویکرد جوانان به اعتیاد اختلال در روابط والدین با فرزندان از جمله به سبب گرفتاری پدر یا مادر یا اعتیاد آنها، محیط زندگی نوجوانان متزلزل و ثبات آنان را با چالش روبه رو میسازد. دسترسی آسان به مواد مخدر در ایران (به خاطر همجواری با افغانستان و قرار گرفتن در مسیر قاچاق)، نبود یک برنامه مدون و پایدار برای پیشگیری از اعتیاد، کمبود امکانات تفریحی، ورزشی و برخی خواستههای طبیعی جوانان از جمله علل ذکر شده برای گرایش آنان به استعمال مواد مخدر است. دوستان و محیط نامناسب، عامل روی آوری ۶۰ درصد افراد به مواد مخدر است که در بازگشت به اعتیاد نیز، همچنان پررنگترین عامل محسوب میشود. اگر چه افراد تحصیلکرده کمتر دچار اعتیاد به مواد مخدر میشوند و بیش از ۹۰ درصد این بیماران بیسواد یا دارای تحصیلات دیپلم و زیردیپلم هستند اما متاسفانه این بلای خانمانسوز گاهی حتی قشر تحصیلکرده را به دام خود میکشد. ● چه زمانی به اعتیاد فرزندانمان شک کنیم؟ اعتیاد با وابستگی جسمانی و روانی همراه است. بعضی داروها نیز ممکن است با ایجاد وابستگی روانی در بیمار، موجب افزایش مصرف و اعتیاد شوند. فرد معتاد با دریافت مواد اعتیادآور سرخوش و راضی و با توقف مصرف دارو دچار خماری و اختلال شدید جسمانی میشود. مواد اعتیادآور سبب پیدایش پدیده تحمل نیز میشوند. به موجب این پدیده، فرد معتاد برای دسترسی به اثر اولیه این مواد که ابتدا با مقدار کم حاصل میشود، مصرف خود را افزایش میدهد. شدت و نوع وابستگی نسبت به مواد اعتیادآور برحسب نوع و اثر آن متفاوت است. ● مراحل اعتیاد ▪ مرحله آشنایی: این مرحله با تشویق دیگران (مخصوصاً دوستان ناباب) یا از روی غرور و کنجکاوی فرد شروع میشود. ▪ مرحله شک و تردید: در این مرحله فرد به مبارزه با امیال خود میپردازد. ▪ مرحله اعتیاد واقعی: در صورت ادامه مصرف در مرحله شک و تردید، فرد به مرحله اعتیاد واقعی میرسد. در این مرحله، پدیده تحمل باعث میشود، فرد به مرور زمان بر میزان مصرف خود بیفزاید تا به نشئگی قبلی برسد. اگر در فرزندتان نشانههای افت تحصیلی، کاهش شدید وزن، درگیری پیاپی با خانواده و دیگران، معاشرت با گروههای بزرگتر از خود و قانون گریزی را مشاهده کردید، حتما در رفتارش دقیقتر شوید و بیشتر مراقب رفت و آمدهایش باشید. به این نکته توجه کنید که اگر فرزند دلبندتان هنوز در مرحله آشنایی با مواد مخدر از روی کنجکاوی یا حتی در مرحله شک و تردید باشد شانس بیشتری برای نجاتش خواهید داشت. ● انواع اعتیاد ▪ اعتیادات مجاز: اعتیادات مجاز عبارتند از وابستگی و تداوم در مصرف موادی که به عنوان دارو شناخته شده و بهطور طبیعی یا صناعی بهدست میآیند که شامل بسیاری از مواد دارویی بهویژه آرامبخشها و خواب آورها میشوند که این مواد با تجویز پزشک یا اغلب خودسرانه مصرف میشوند. اعتیادات مجاز خود به دو دسته تقسیم میشوند؛ اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و صناعی که به عنوان دارو شناخته میشوند، و اعتیاد به موادی که تنها از دیدگاه روانی عادتزا هستند و تداوم مصرف ایجاب میکنند همانند تنباکو و مشابه آن. اعتیاد به این مواد از ساده ترین تا خطرناکترین عوارض را در معتاد و بهطور غیر مستقیم در خانواده و جامعه موجب میشود؛ مثل عوارض قلب و عروق و سرطان در دستگاه تنفس . ▪ اعتیادات غیر مجاز: اعتیادات غیر مجاز عبارتند از وابستگی افراد به مصرف همیشگی مواد و بهرهگیری از عواملی که بنابر قوانین کشوری یا بینالمللی غیر مجاز شناخته میشوند. علل مختلف اعتیاد عبارتند از: ارضای هوسها، زیاده طلبی، گرفتن انگیزههای احساسی، احساس یکنواختی، بیکاری و وقت گذرانی، فقر، نبود عدالت اجتماعی و ناهنجاریهای مالی و اقتصادی و عوامل درونی مثل نوسانات فیزیولوژیک و پاتوفیزیولوژیک یعنی بیماریهای جسمی و روانی بهویژه در اشکال مزمن و رنجور کننده و نارسایی اصول پزشکی درباره تامین بهداشت جامعه و ناتوانی در درمان تمامی بیماریهای موجود. ● اثرات دارویی مواد مخدر مصرف مواد مخدر و دیگر ترکیبات اعتیادآور بهعلت اثرات دارویی ویژه خود تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی شخص بهوجود میآورد که قسمت مهم این تغییرات روی سلسله اعصاب مرکزی و محیطی انجام میگیرد و نتیجتا بر حالات جسمانی- روانی فرد اثر میگذارد. مهمترین این تغییرات عبارتند از تسکین موقت آلام روحی مانند اضطراب، افسردگی و بیقراری و تسکین موقت دردهای جسمانی و احساس رضایت و آرامش درونی موقت. چون اغلب معتادان قبل از اینکه به اعتیاد روی آورند با مشکلاتی متعدد مانند اضطراب، افسردگی، بی قراری و تضادهای گوناگون مواجه بودهاند. لذا مصارف اولیه مواد مخدر ممکن است در کوتاه مدت سبب تسکین ناراحتیهای فوق شود و ترک ناگهانی یا کاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی نسبت به دارو سبب اختلالاتی مانند بیقراری، اضطراب، خستگی مفرط، گیجی، حالت تهوع، استفراغ و اسهال، عدم تمرکز شدید و پاشیدگی افکار میشود. بنابراین تنها راه فرار از این حالت استفاده مجدد از دارو خواهد بود. وابستگی فرد معتاد نسبت به ماده مخدر صرفا بدنی نیست و جنبههای وابستگی روانی آن به دارو در رابطه با مشکلات شخصیتی فرد در جریان تداوم اعتیاد از اهمیت اولیه برخوردار است. اما چرا برخی افراد آماده تجربه کردن و آزمودن ماده مخدر هستند یا برای دسترسی به آن تمایل خاصی دارند، در حالی که بسیاری از افراد هرگز به این دام گام نمیگذارند؟ بهسادگی نمیتوان پاسخ دقیق و عملی به پرسشهای بالا داد و عوامل موثر در ایجاد اعتیاد را طبقهبندی کرد. جوانان سالم ۱۵ تا ۲۰ سالهای که برای کسب تجربه یا در اثر معاشرت با دوستان نامناسب یا معتادان به استفاده از ماده مخدر پرداختهاند، غالبا از راه کنجکاوی و به علت نداشتن پشتوانه خانوادگی و تربیت صحیح به استفاده از داروی مخدر تشویق شدهاند. البته بسیاری از این جوانان به علت احساس درماندگی، ناکامی، عدم کفایت و برای رهایی از تنهایی و فشار روانی معتاد میشوند و متاسفانه رهایی از این اعتیاد بهسادگی میسر نمیشود. از نقطه نظر روانشناسی عقیده بر این است که اعتیاد به مواد مخدر بهگونهای غیر مستقیم واکنش و پاسخی است مخرب در مقابل کنشهای غیر قابل تحمل بیرونی و درونی که بدان وسیله، فرد سعی میکند آلام و مشکلات درونی خود ، مانند اضطراب، افسردگی و محرومیتها را کاهش داده یا تسکین بخشد که در واقع انتخاب شیوهایست ناسالم به منظور فرار از واقعیتهای موجود. در واقع معتاد همانند دیگر افراد ، انسانی است که نیاز دارد دوست بدارد و دوست داشته شود (عشق سازنده و حقیقی.) او میخواهد به دیگران محبت کند و مورد مهر و محبت قرار گیرد؛ وجودش برای دیگران موثر و با ارزش باشد و متقابلا وجود دیگران برای وی مفید و با اهمیت باشد. سرانجام ندای درونش از او میخواهد که او باید تغییر کند، تغییری که او را از تمامی این مصائب و مشکلات برهاند و در تبادل خود و جامعهاش قبول مسولیت کند. متاسفانه بر اثر نارساییها و انحرافات خانوادگی و اجتماعی و همچنین نبود یک نظام تربیتی صحیح فرد به تدریج از مسیر حقیقی دور و با انتخاب شیوه و معیارهای مخرب از خود و جامعهاش بیگانه میشود و این گریز از خویشتن خویش و بیگانگی وی را به انزوا و فرار هرچه بیشتر از واقعیتها میکشاند. اختلال شخصیتی بیش از همه چیز فرد را در برابر اعتیاد آسیبپذیر میسازد. سپس اعتیاد اختلالهای موجود را تشدید میکند و دایره معیوب ادامه مییابد. شخص معتاد برای بهدست آوردن ماده مخدر دست به اعمال خلاف قانون و اخلاق میزند و با آزاد شدن از قید و بندهای اخلاقی مرتکب جنایت نیز میشود. در کل، شخصیتهای رواننژند و نیز روانپریش را میتوان در برابر اعتیاد بسیار آسیبپذیر دانست. شخصیتهای رواننژند، یعنی کسانی که دارای بیماریهای روانی خفیف هستند که با ضعف روانی، اضطراب، وسواس، ترس و بیتصمیمی مشخص میشوند. شخصیتهای روانپریش، یعنی کسانی که به علت عدم رشد خلقی، در سازش اجتماعی دچار اشکال و دارای خلق و خوی متغیر و قضاوت ناپایدار هستند. مبتلایان این بیماریها آسانتر به مواد مخدر گرایش مییابند و در زمره معتادان درمیآیند. روانپریشها دارای رفتارهای ضد اجتماعی و اختلال خلقی هستند و توانایی کافی برای پیروی از قوانین و مقررات را ندارند و روابط آنها با دیگران سطحی است. با آنکه این افراد کمهوش نیستند، ولی قادر به تحمل فعالیتهای منظم جسمی و ذهنی نیستند و جا و مکان و کار ثابتی را پذیرا نمیشوند. سابقه این افراد نشان میدهد که در دوران کودکی، ناآرام و مشکلساز بوده، در مدرسه قدرت سازش نداشته و در محیطهای دیگر نیز فاقد سازش اجتماعی بودهاند. روانپریشهای مهاجم که دارای اختلال رفتاری شدید هستند و به انجام اعمال تهاجمی و جنایت و حتی آدمکشی دست میزنند، از جمله کسانی به شمار میآیند که بیش از همه به طرف اعتیاد گرایش مییابند. در عین حال روانپریشهای نالایق و غیرفعال نیز که معمولا به دروغگویی، دزدی، تقلب و آزار دیگران میپردازند مواد مخدر را وسیله خوشی و آسایش خود به شمار میآورند. افسردگی روانی یکی از بیماریهای شایع عصر ماست که روی خلق و خو و رفتار و احساس فرد اثر میگذارد. در نوعی افسردگی فعالیت و اراده و قابلیت حیاتی و جسمانی و اعتماد به نفس کاهش مییابد و نشانههایی چون خستگی، بیمیلی، بیعلاقگی، کمخوابی و ناامیدی بروز میکنند. در این موارد نشاط و علاقه و همکاری جای خود را به نگرانی، ناخشنودی و انزواجویی میدهند و بیمار با از دست دادن علایق شغلی و اجتماعی و گاه فردی ممکن است به طرف مواد مخدر نیز گرایش یابد تا شاید آرامش و آسایش بیشتری احساس کند. افرادی که برای گریز از تشویش و اضطراب و فشارهای روانی، مواد مخدر را انتخاب میکنند، کسانی هستند که از رو به رو شدن با واقعیات عاجزند و به علت احساس عدم کفایت، زندگی خود را از واقعیت جدا کرده، آن را بر اوهام و رویا بنا میکنند. |
دکتر هانیه زائررضایی |
روزنامه سلامت |