میزان تأثیرگذاری تلقینهای هیپنوتیزمی بر یک فرد، به استعداد یا قابلیت هیپنوتیزمپذیری او بستگی دارد. این استعداد یا زمینه از طریق معیارهای هیپنوتیزمپذیری، قابل اندازهگیری عددی است. معیارهای هیپنوتیزمپذیری دانشگاه «استانفورد» که در آغاز توسط پروفسور «ارنست هیلگارد» برای هدفهای پژوهشی طراحی شده است، در این زمینه از شهرت زیادی برخوردار است ولی
میزان تأثیرگذاری تلقینهای هیپنوتیزمی بر یک فرد، به استعداد یا قابلیت هیپنوتیزمپذیری او بستگی دارد. این استعداد یا زمینه از طریق معیارهای هیپنوتیزمپذیری، قابل اندازهگیری عددی است. معیارهای هیپنوتیزمپذیری دانشگاه «استانفورد» که در آغاز توسط پروفسور «ارنست هیلگارد» برای هدفهای پژوهشی طراحی شده است، در این زمینه از شهرت زیادی برخوردار است ولی بسیاری از معیارهای هیپنوتیزمپذیری دیگری مانند معیار دانشگاه «هاروارد» و… هم میتوانند مورد استفاده قراربگیرند که جای این تکنیکها در انبوه کتابهای منتشرشده، خالی است.
معیار هیپنوتیزمپذیری بالینی استانفورد
یک برنامهی هیپنوتیزمسنجی، به وقت و تشریفات زیادی نیاز دارد و پس از نشستن بیمار یا فردی که مایل است استعداد هیپنوتیزمپذیری خود را اندازهگیری کند بر روی یک صـندلی دستهدار، این کـارهـا بر روی او انـجام میگیرند:
القای خلسه:
با چشمان بسته و با استفاده از یک برنامهی ریلاکسکردن پیشروندهی مفصل، فرد در یک حالت خلسه که بهطور معمول سبک یا متوسط است، قرارمیگیرد. متن القای خلسه توسط ضبطصوت، پخش یا از طریق هیپنوتیزمدرمانگر خوانده میشود.
حرکت دستها بهسوی یکدیگر:
در شرایطی که بیمار، دستهایش را به سمت جلو دراز کرده و کف دستها در فاصلهی 30سانتیمتری روبهروی یکدیگر هستند، تلقین میشود که بهزودی دستها به یکدیگر نزدیک و نزدیکتر میشوند.
القای رؤیا:
با توجه به متنی که برای بیمار، پخش یا خوانده میشود، او تشویق یا هدایت میشود که به خلسهی عمیقتری برسد و در این شرایط در ارتباط با مشکلی که دارد، خواب و یا رؤیایی را مشاهده کند. نهتنها موضوع خواب در تشخیص دقیقتر مشکلِ بیمار، مفید است بلکه براساس دیدن یا ندیدن رؤیا و کیفیت دیدن آن، امتیازهایی به بیمار داده میشود.
سیر قهقرایی در زمان:
به بیمار تلقین میشود که زمان، به عقب برگشته و او برای نمونه به سال اول دبیرستان، سال اول دبستان و نخستین روز درس برگشته است. آموزگارِ سال اول را میبیند و افرادی را مشاهده میکند که همکلاس و همدرس او بودهاند. درکهای افراد در این شرایط، متفاوت است.
تلقینهای بعد از هیپنوتیزم:
پدیدهی هیپنوتیزمی بسیار جالبی است که در آن، در زمان هیپنوتیزم، اگر فرد به عمق مناسبی از خلسه رسیده باشد، به او تلقین میشود بدون اینکه درخاطر داشته باشد، پس از خارجشدن از خلسه، کار خاصی را بهطور حتم و بهصورت یک اجبار ذهنی انجام میدهد. برای نمونه، به بیمار گفته میشود که پس از پایان مراسم اندازهگیریِ میزان هیپنوتیزمپذیری، زمانیکه هیپنوتیزمدرمانگر با دست چپش، پیشانی خود را لمس کرد، او چندتایی سرفه میکند.
فراموشی یا آمنزی:
حافظه در جریان خلسهی هیپنوتیزمی میتواند دچار اختلالهای کم یا زیادی شود. برای نمونه، بررسی میشود که تلقین هیپنوتیزور در مورد فراموشکردن قسمتی از مراسم و تشریفات این جلسه، تا چه اندازه تحقق یافته است.
خلاصه و نتیجهگیری مهم
عدهی زیادی از افرادی که برای هیپنوتیزمدرمانی مراجعه میکنند، انتظار دارند که درمانگر، آنان را در خلسهی هیپنوتیزمی عمیقی قراردهد و یا خود را به علتهایی مانند انجام مطالعههای زیاد، دارای قدرت هیپنوتیزمپذیری زیادی تصور میکنند. درصورتیکه در جریان هیپنوتیزمشدن، آنچه که از اهمیت بیشتری برخوردار است، ظرفیت یا استعداد هیپنوتیزمپذیری بیمار یا فردِ مایل به هیپنوتیزمشدن است و قدرت نامحدود یا فوقالعادهی هیپنوتیزمدرمانگر، افسانهای بیش نیست.
در برنامههای تحقیقاتی پروفسور «هیلگارد» برای حذف ارزشنهادن اغراقی به قدرت هیپنوتیزور، تمام متن القای خلسه و پیدایش پدیدههای هیپنوتیزمی، بر روی نوار صوتی ضبط شده و پخش این نوارهای صوتی برای یک یا چند بیمار، درست همان تأثیری را دارد که سخنان هیپنوتیزور دارا میباشد.
دکتر رضا جمالیان
منبع: ماهنامه موفقیت و شادکامی