افسردگی از جمله اختلالات خلقی است که با درجات مختلفی از غمگینی، یاس و نومیدی، تنهایی، شک و تردید و احساس گناه همراه میباشد. اما بعضی از آنها ممکن است این احساسات را برای مدت زمان طولانیتر و با تناوب و تاثیرات بیشتر و عمیقتری تجربه کنند. در بعضی موارد، افسردگی ممکن است برای ماهها و یا حتی سال ها بطول انجامد.
شایعترین نوع افسردگی، حالتی است که به آن تلگرفتگی یا بدخلقی گویند. چنین حالاتی غالباً برای مدت کوتاهی وجود داشته و اثرات کم و ناچیزی در فعالیت های روزانه زندگی برجا میگذارد. زمانی که علائم افسردگی شدت مییابد این احساسات برای مدت طولانیتری ادامه داشته و غالباً انجام فعالیت های عادی روزانه زندگی را مشکل میسازند. با این وجود فرد ممکن است توانایی مواجه با این مشکلات را داشته باشد. در بعضی موارد احساس ناامیدی در افراد به حدی می رسد که بنظر آنها خودکشی تنها راه حل مشکلات است.
فردی که دچار افسردگی خیلی شدید گردیده ممکن است دچار نوسانات خلقی زیاد و یا حتی تمایل به گوشهگیری کامل از فعالیت های روزانه زندگی و جهان پیرامونش را داشته باشد.
علل افسردگی
افسردگی معمولاً در نتیجه یک واقعه ناگوار و ناراحت کننده، همچون مرگ یکی از عزیزان اتفاق میافتد. وقتی علت افسردگی کاملاً مشخص و آشکار باشد و فرد درباره آن آگاهی داشته باشد میتواند انتظار واکنشی در حد متوسط را داشته باشد و در موقعیت و زمان مناسب نسبت به برطرف کردن حالات خود اقدام نماید.
در مواردی که افسردگی علت مشخص و واضحی نداشته باشد ممکن است حالات افسردگی بدتر و شدیدتر گردد و که شخص قادر به درک علت حالات خود نیست. این حس عدم کنترل ممکن است به احساس واقعی افسردگی اضافه گردد.
عوامل استرسزای متعددی همچون شخصیت، فاکتورهای محیتی و بیوشیمیایی و کمبودها یا عدم تعادل های شیمیایی در مغز ممکن است نقش عمدهای را در ایجاد افسردگی ایفا نماید. وجود چنین عدم تعادل هایی ممکن است در اثر بیماری، عفونت ها، بعضی داروهای تجویز شده و یا رژیم غذایی نامناسب ایجاد گردد. بطور کلی مشخص کردن و درک عوامل بوجود آورنده استرسها، گامی اساسی در یادگیری نحوه سازش با افسردگی بشمار میرود.
علائم افسردگی
افسردگی ممکن است در جنبههای زیر، زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد
تغییر در احساسات و ادراکات
o زود به گریه افتادن در مقابل بیتفاوتی عاطفی
o ناتوانی در لذت بردن از هر چیزی
o احساس ناامیدی و بیارزشی
o احساس گناه بیش از حد و یا مقصر دانستن خود
o از دست دادن میل جنسی
o از دست دادن احساسات گرم و صمیمانه نسبت به خانواده یا دوستان
تغییر در رفتار یا طرز برخورد (نگرش)
o فقدان علاقه نسبت به فعالیت های قبلی و کنارهگیری از دیگران
o تحریکپذیری و شکایت از اموری که قبلاً به راحتی آن را انجام میداده است.
o رضایت نداشتن از زندگی بطور کلی
o ضعف حافظه و ناتوانایی در تمرکز، گیجی و منگی و تردید
o کاهش توانایی مواجه با فعالیت های روزانه زندگی
شکایتهای جسمانی
o احساس خستگی مزمن و فقدان توان و انرژی
o بیاشتهایی کامل و یا در مقابل خوردن بیش از حد اجبارگونه
o بیخوابی، بیداری زودهنگام در صبح و یا پرخوابی
o سردردهای بدون علت، کمر درد و یا شکایات مشابه
o مشکلات گوارشی همچون معدهد درد، حالت تهوع، سوء هاضمه و یا تغییر در عادات دفع
خودیاری:
صادق بودن با خود درباره تغییرات ایجاد شده در خلق و یا شدت احساسات منفی همانگونه که بوجود آمدهاند به شما کمک میکند که منابع احتمالی بوجود آورنده افسردگی یا استرس را تشخیص دهید. باید احساسات خود را بررسی کرده عواملی که باعث ناراحتی در شما گردیدهاند همچون مشکل ارتباط با اعضای خانواده و دوستان و مشکلات مالی را مشخص نمایید. بحث و مشاوره با افراد و یا دوست فهمیدهای که از مشکلات شما آگاهی دارد میتواند قبل از بوجود آمدن موقعیت بحرانی تنشزا، شما را به راه حل مشکل رهنمون سازد.
اقدامات به منظور رفع افسردگی:
از تصمیمات و تعهدات طولانی مدت و تغییراتی که باعث درگیر شدن و محدود نمودن شما گردد اجتناب ورزید. بهتر است اینگونه تصمیمات را تا زمانی که احساس توانایی سازش با آنها را بدست آورید کنار بگذارید.
کمک به دوست افسرده:
از آنجایی که افراد با افسردگی شدید ممکن است خیلی گوشهگیر، بی حال، سست، اندیشناک به خود و احتمالاً تمایل به خودکشی داشته باشند یک دوست نگران میتواند به کمکهای ارزشمند خود، نجات دهنده زندگی وی باشد. بیپروا صحبت کردن با شخص و ملاحظه علاقه شما نسبت به سلامتی وی غالباً کمک میکند تا شخص مشکلات خود راب ا شما در میان گذارد.
هنگام بحث و صحبت با افراد افسرده نکات زیر را مد نظر داشته باشید:
هدف اولیه شما باید این باشد که بیمار درک کند قصد کمک به وی را دارید و علاقمند سلامتی وی هستید.
در صورتی که افسردگی فرد منجر به افکار خودکشی گردیده باشد لازم است او را به گرفتن کمک از یک متخصص وادار نمایید.
در صورتی که بیمار در مقابل پیشنهاد شما مقاومت میکند خود درصدد کمک از یک متخصص برآیید. از این رو شما در خواهید یافت بهترین راه کنترل موقعیت چه میباشد. در صورتی که افسردگی فرد منجر به افکار خودکشی گردیده باشد لازم است او را به گرفتن کمک از یک متخصص وادار نمایید.
چه موقع کمک گرفتن از یک متخصص لازم و ضروری است:
افسردگی درمانپذیر است و نیازی به تحمل درد و رنج بیهودهای که بیمار میکشد نیست. هنگامی که فردی در شرایط زیر قرار گیرد باید درصدد گرفتن مشاوره از یک متخصص بهداشت روانی برآید.